خدا
خدا
بادل خون وچشم خیس
به تو میسپارمش آسون نیست
نفسم تویه دستات باشه
نزاریک نفسم تنهاشه
نگرانت کنه هرلحظه دل
که باهرچیزی دلش میلرزه
توبجایه من بهش عادت کن
توخیال منو راحت کن
به تو میسپارمش تا وقتی
میگیری دستاشو تو سختی
تابزاره روهم چشاشو
توبجام نگرانش باشو
توخدایا حواست باشه
نزار یک نفسم تنهاشه
نزار کمشه یه تارموشو
اگه سردشه بپوشون روشو